آزادی یواشکی یا آزادی واقعی

میگن یه شب دزد رفت خونه یه بابایی، یارو را برد تو حیاط، یه خط با گچ دورش کشید گفت اگه پاتو از این خط بذاری اونور میکشمت. بعد با خیال راحت رفت و خونه را خالی کرد و یارو هم همونجا موند. فرداش که پلیس اومد و همسایه ها اومدن، ازش پرسیدن خوب مرد حسابی تو آخه هیچ کاری نکردی؟ طرف یه لبخند فاتحانه ای زد و گفت "چرا، من بارها یه پام را از خط گذاشتم بیرون"
حالا این شده حکایت ما مردم. سالهاس تو سرمون زدن. سالهاست این تیکه پارچه کهنه و کثیف را سرمون کردن (البته سر ما زن ها. آقایون که سرشون همیشه سربلند ایشالا). مجبورمون کردن زیبایی هامون را به بهانه حجاب پنهان کنیم. مجبورمون کردن عشقمون را به بهانه حجب و حیا سرکوب کنیم. از این که همدیگه را در آغوش بگبریم به شدت منع شدیم. چه دل خوشی دارم من. آغوش؟ گناه کبیره؟ من بیست و چند سال از بهترین سالهای زندگیم را تو اصفهان گذروندم و هنوز عاشقانه دوستش دارم، اما هیچوقت نتونستم نسیم دوست داشتنی زاینده رود را روی موهام احساس کنم. روی تنم احساس کنم. حق ما خیلی بیشتر از اینها بود. تمام حق ما توی این سالها از بین رفته. که حق آزادی لباس پوشیدن شاید ابتدایی ترینش باشه. بعد شما خانوم علینژاد عزیز میخوای با صفحه "آزادی های یواشکی" به کجا برسی؟ که دلمون خوش بشه پامون را بارها گذاشتیم اونور خط؟ خانوم زندگیمون ار دست رفته. جوونی من و میلیون ها دختر دیگه مثل من توی کفن های مشکی خشکید و از بین رفت. نه گذاشتند زندگی درست و حسابی داشته باشیم، نه گذاشتن عشق و عاشقی یاد بگیریم، نه گذاشتند از زندگی کوچکترین لذتی ببریم. همه لذت ما به عنوان دختر مدرسه ای این بود که عکس فلان خواننده را یواشکی تو کیفمون ببریم مدرسه و به همدیگه نشون بدیم. و وقتی مدرسه تموم میشد و از در میزدیم بیرون از این که این کار را کرده بودیم و کسی نگرفته بودمون به لذتی در حد ارگاسم میرسیدیم. خانوم علینژاد عزیز، من از خودم میگم که توهین به کسی نشه. اما همه شور زندگی را از تن و روح من جوون گرفتند و به جاش یه روح و تن خشکیده و پر از عقده برام باقی گذاشتند. و آخرش هم چی؟ رومون اسید پاشیدن. چون دیگه میخواستند واقعاً از روزگار پاکمون کنند. بعد من عکس یواشکی بگیرم بذارم تو فیسبوک که چی بشه؟ چی را به کی ثابت کنم؟ دل کی را خوش کنم؟ کدوم درد را درمان کنم؟
و شما شاهزاده رضا پهلوی عزیز، شما اوج هنرتون اینه که یه کاغذ دست نویس دستتون بگیرین و بگین این حرکت را پشتیبانی میکنین؟ شما از خودتون ایده ندارید؟ شاید خوب نباشه که من بخوام به شما یادآوری کنم، اما رهبران بزرگ به جای این که تو زمین حریف و با قواعد مسخره اون بازی کنند خودشون باید ابتکار بازی را به دست بگیرند. خودشون باید بازی را عوض کنند. بعد شما به عنوان شاهزاده این مملکت (اگه کسی شما را به این عنوان قبول داشته باشه البته) تازه افتادین دنبال بازی فیسبوکی و یواشکی یه خبرنگار؟  بابا شما خیلی باخالی.
***************************************
بعد از نوشتن چند تا پست اخیر ایمیل های زیادی گرفتم. بعضی ها تشکر و همدردی کرده بودن. خیلی ها هم عصبانی بودن و میخواستن من مثل قبل سکسی بنویسم. من یه توضیح بدم. من هیچوقت سکسی نویس نبودم. من اون چیزی که توی فکرم هست را مینویسم. از سکس مینویسم چون عاشقانه این کار را دوست دارم و سکس را خیلی خیلی بزرگتر از همخوابی میدونم. و از سیاست مینویسم، چون میبینم داره منجر به از بین رفتن دخترهای همشهریم میشه. من نمیتونم نوع و شیوه نوشتنم را عوض کنم. اینجا روزی بیشتر از 900 تا خواننده داره و من اگه بخوام به حرف همه گوش بدم باید کلاً تعطیلش کنم. پس لطفاً اجازه بدید سحر خودش باشه و حرف خودش را بزنه. حرفهاییش که دوست ندارین را شما نخونین، ولی نخواین عوضش کنین. 

۶ نظر:

  1. فکر میکنید چند درصد خانمهای ایرانی مثل شما فکر میکنند یا نگرش شان نسبت به زندگی نزدیک به نگرش شماست ؟ پس حق بدهید که خانم علی نژاد یا آقا رضا پهلوی هم با این شیوه عملکردشون مخاطبانی دارند . البته من یه ایراد کوچولو به خانم مسیح دارم و ان هم ترغیب مردم به بی قانونییست . میدونید بی حجابی در ایران برابر قانون جرمه . و ما باید با قانون بی حجابی مبارزه کنیم نه اینکه زنان رو به بی قانونی در این مورد تشویق کنیم یا جلو گیری از تحصیل بهائیان برابر مصوبه شورای انقلاب فرهنگی قانونیست ماها باید تمام تلاش مون را در لغو این چنین قوانینی بکار ببریم مثلن صفحه آزادی یواشکی خانم مسیح میتونست کمپین لغو حجاب اجباری باشه . بنظرم تعداد لایکش هم در اینصورت بیشتر میشد

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. من یا این که ایشون هم مخاطبانی دارند مخالف نیستم. مخاطبان ایشون به مراتب، شاید هزارها برابر من باشه. مشکل من اینه که ایشون مخاطبانشون را به راه نادرستی هدایت میکنند. من مشکلم اینه که ایشون با این کارشون دارن جامعه را دلخوش میکنند که دارن با این کار یه حرکتی میکنند. در حالی که هییییچ حرکتی نمیکنند. روسری برداشتن و عکس گذاشتن توی فیسبوک چه حرکت اجتماعی ای را شکل میده؟ من و شما به عنوان ایرانی میدونیم که شاید بیشتر از پنجاه درصد خانم های توی ایران عملاً بیشتر مواقع چیزی سرشون نیست. خانم های اینطرف هم که شاید حتی نکته عکس ها را نگیرند. چون از نظرشون غیر از این بودن عجیب و غیر واقعیه. این وسط یه موج کاذب بین خانم های داخل کشور راه افتاده که فکر میکنند دارن با این کارشون یه حرکت اجتماعی میکنند و همه انرژی خودشون را اینطوری تخلیه میکنند.
      این حرکت میتونست نتیجه داشته باشه اگه میتونست مثلاً منجر به این بشه که تجمعی بشه و در اونجا همه خانم ها روسریشون را با هم از سر بردارن. یا به قول شما حرکتی برای لغو قانون حجاب اجباری انجام بشه.

      حذف
    2. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

      حذف
  2. اگه نوشته هایی که همین افراد کنار عکسهاشون نوشتن بخونی جو داخل ایران رو بیشتر لمس میکنی.البته من حالم از جریان اصلاح طلب و اصلاح طلبان بهم میخوره برای اینکه با شرف و انسانیت مردم نمیشه موازنه سیاسی کرد و معادله و گفتگو کرد از طرفی دیگه با نگاه کردن به جامعه ایران میشه دید که اتفاقات ایران خیلی دور از سطح و کیفیت زندگی ای که مردم از خودشون انتظار دارن نیست. بی حجابی در جامعه ایران هنوز مسئله بسیار زننده ای هست . زمانی این عصبانیتت معنی پیدا میکنه که شعور و آگاهی مردم قبلا به اون حد رسیده باشه در غیر این صورت این حرکات وقت و انرژی تلف کردن نیست .
    (این وبلاگت حالش خوب نیست ها !)

    پاسخحذف
  3. در کل حرکتش رو بسیار مفید و جالب میبینم.

    پاسخحذف

مرسی از این که وقت میذاری و کامنت میذاری. سحر