حال و روز من این روزها

این روزها حال خیلی خوشی ندارم. از سر کارم که مرخصی بدون حقوق گرفتم. هنوز بدنم به فرم مناسب برای کار برنگشته. خلاصه که به قول ما اصفهانیا دارم از جیب میخورم. خونه ای که توش هستم بدک نیست. دختر و پسری هم که باهاشون زندگی میکنم بچه های خوبین. فقط اگه به سیگار کشیدن من گیر نمیدادن دیگه خیلی خیلی خوب میشدن. 
خیلی وقته به خودم نرسیدم. دیروز توی حموم توی آینه خودمو نگاه کردم حالم از خودم به هم خورد. بدنم لاغر شده و حس میکنم پاهام فرم خوبشون را از دست دادن. پاهای نازنینم که میتونستن هر پاهای هر مردی را شل کنن :( باید بیشتر به خودم برسم. چند هفته ای بود که wax نکرده بودم و موهای اون پایین را نتراشیده بودم. همه تنم پاچه بزی شده بود. نزدیک یک ساعت اون تو موندم تا به همه این کارهای عقب مونده برسم. تازه بعد از همه این کارها و حموم کردن یادم افتاد لباس یادم رفته بیارم تو حموم. هنوز به هوای خونه خودم که توش تنها بودم و همیشه لخت میرفتم حموم و میومدم اینجا هم دست خالی میرم حموم. اقلاً حوله برده بودم با خودم. البته حوله robe که میپوشمش را نه. یه حوله داشتم که معمولاً برای کارهای دم دستی تر استفاده میکنم. همون را پوشیدم و اومدم بیرون. کوچیک بود و نمیتونستم همه بدنم را بپوشونم، به خاطر همین پیچیدمش دور کمرم. ولی سینه هام را چیزی نداشتم که بپوشونم. تا اومدم بیرون پسره که توی آشپزخونه وایساده بود بی اختیار گفت wow. هم خنده ام گرفت و هم هول کردم. بعدش هم دختره که سر یخچال بود سرش را آورد بیرون و تا منو دید گفت oh, my god و گرفت سر پسره را چرخوند که بیشتر نگاه نکنه و من رد شم برم تو اتاقم. با خنده بهشون یه sorry زیر لب گفتم و دویدم تو اتاقم. فکر نمیکردم اینقدر براشون عجیب باشه. البته شاید بیشتر برای دختره. چون روزهایی که فقط پسره خونه است میشنوم که داره پورن تماشا میکنه. 
به هر حال این جالب ترین اتفاقی بود که تو زندگی من تو این چند وقت افتاده. به خاطر همینه که زیاد اینجا چیزی نمینویسم. امیدوارم زودتر یه سر و سامونی بگیرم. خیلی دوست داشتم میتونستم یه ایران برم، اما راستش پول ندارم فعلاً. مجبورم بمونم و بسازم. برام ایمیل بزنین یا توی فیسبوک پیغام بدین. خیلی احساس تنهایی میکنم. مرسی. دوستتون دارم.

۶ نظر:

  1. سلام سحر جان امید وارم خوب باشی. یه پیشنهاد برات دارم .اگر چیزی یا کسی حالتو بد میکنه ازش دوری کن و همیشه یه ام پی تری پلیر با موزیک های محرکی که دوست داری بیرون از خونه گوش کن تا کمتر و دیر به دیر خلق پایین سراغت بیاد.چون اگه به صورت طولانی افسردگی رو تحمل کنی حتی این پسر دختره هم واست حال بهم زن میشن. موفق باشی

    پاسخحذف
  2. درود. مشكلاتت بايد پله به پله برطرف شود. پس لطفاً سعي كن ماجراي جديدي درست نكنيد. در اولين فرصت به ميهن بازگرديد و از حمايت خانواده برخوردار شويد. هنگامي كه دانشجوي رشته روانشناسي بودم فكر ميكردم آسايشگاههاي رواني يك جاي كاملاً امن و مطمئن براي بيماران رواني است اما فهميدم تفكرم اشتباه است. وقتي پزشك شما دستور داد كه شما تنها زندگي نكنيد فهميدم زنگ خطر سلامتي شما به صدا درآمده است. فكر نميكنم آن دختر و پسري كه با شما زندگي ميكنند دلسوزتر از خانواده شما باشند. اگر مشكل مالي براي بازگشت داريد، با كمك خانواده و دوستان به راحتي قابل برطرف شدن است.
    بدن نازنين تو براي مدت كوتاهي توجه افراد را جلب مي كند. سعي كن با ارائه افكار، ايده ها، و اطلاعاتت جلب توجه كني
    پاينده باشي
    بدرود
    يك روانشناس ناشناس

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. چه ماجرایی؟ من هیچوقت ماجرایی درست نکردم که حالا یه جدیدش را بخوام درست کنم. و حالم هم در حال بهتر شدنه. ممنون که نگران شدید :)

      حذف
  3. های . . .!
    حرف خاصی برای گغتن ندارم فقط برای رفع تکلیف کامنت میذارم .
    بای

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. :))) خیلی خوب بود. همین که این کار را کردی هم ممنون.

      حذف

مرسی از این که وقت میذاری و کامنت میذاری. سحر