دلم شکست، اما خودم نه :)

وقتی درسم را اینجا شروع کردم، اولین کاری که استادم ازم خواست انجام بدم خوندن کتابی بود که گرچه مرجع دانشگاهی نبود، اما راجع به مطالعه سکس و مباحث مربوط به اون بود. نویسنده کتاب تو فصل اول کلاً به مشکلاتی میپرداخت که توی مسر مطالعات مربوط به بحث سکس باهاش ممکنه آدم برخورد کنه و توضیح میداد که گرچه این قضیه از دهه 50 به این طرف خیلی بهتر شده، اما هنوز هم مطالعه راجع به سکس برخورد نه چندان دوستانه ای را توی جامعه در پی خواهد داشت. 
درست مثل دانشجوهای پزشکی که اول از همه با آناتومی بدن آشنا میشن و بعد با بدن مرده برخورد میکنن و همین باعث میشه بدن انسان را نه به عنوان یه انشان که به عنوان میز کارشون ببینن، برای رشته تحصیلی من هم سکس همین حالت را داره. بین همه همکلاسی ها و استادای من، شاید صحبت از سکس و جزئیاتش مثل صحبت راجع به غذا خوردن یه چیز عادی و روزمره است. 
از طرف دیگه، مشکلاتی که من شخصاً باهاش دست به گریبان بودم تا به عنوان یه دختر تنها توی کشور غریب زندگی کنم و درس بخونم و قسمتهاییش را گاهی همینجا توی وبلاگم و گاهی توی فیسبوک نوشتم از من یه دختر کله شق و شاید حتی بتونم بگم عصبی ولی در عین حال مستقل و پوست کلفت ساخت. شاید اگه این اخلاق من نبود ادامه کار و زندگی اینجا برام غیر ممکن بود. 
اتفاقات دیروز و کامنت هایی که توی وبلاگم رد و بدل شدن اما نشون داد که هنوز اینقدر زمخت و سخت نشدم که نتونم گریه کنم. آره، اعتراف میکنم دیشب بعد از همه کامنت ها و جواب هایی که رد و بدل شدند، نشستم و یه دل سیر گریه کردم. گریه ام برای شنیدن و خوندن فحش ها و متلک ها نبود. بلکه برای متهم شدن به اون چیزی بود که نبودم. و از همه بدتر از طرف دخترهایی بهش دامن زده شد که خودشون وبلاگ نویس بودن و من برای رعایت حق محفوظ بودن هویتشون حتی کامنت های قبلی وبلاگم را پاک کردم. در حالی که براشون ایمیل زده بودم و نوشته بودم که از بابت من نگرانی نداشته باشن و من به عنوان یه وبلاگ نویس، به عنوان یه دختر سختی کشیده ایرانی، به عنوان یه دانشجوی ایرانی، به عنوان یه دوست، دوستشون دارم. و همیشه وبلاگشون را میخونم. نمیدونم شاید این که ما ایرانی ها هیچوقت نمیتونیم متمدنانه و دوستانه با هم زندگی کنیم واقعیت داره. 
یه عده دیگه همه حرفشون این بود که من دروغ میگم و اتفاقاتی که توی وبلاگم نوشتم در واقع اتفاق نیفتاده. نمیدونم چرا باید من چنین کاری کرده باشم و انگیزه من از این کار چی میتونسته باشه. و تنها نتیجه ای که تونستم بگیرم این بود که متأسفانه محدودیت های جنسی که همه ما توی ایران باهاش دست به گریبان بودیم باعث شده اتفاقات این چنینی اینقدر دور از ذهن و فضایی به نظر بیاد که نتیجه ای جز دروغ بودنشون نتونیم بگیریم. کاش میشد بیشتر راجع به زندگی جنسی مردم توی اروپا و به خصوص اروپای شرقی بیشتر مطالعه میکردید. شاید هم کم و بیش میدونین ولی این که یه دختر ایرانی هم بتونه داخل این ماجراها بشه اینقدر عجیب و غریبه. شاید تنها چیزی که از سکس و فانتزی های سکسی دیدید از طریق پورن بوده و حالا هر اتفاق اینچنینی را حاصل فیلمنامه و نمایشنامه میدونین. ولی اگه راجع به swinging و orgy و dogging و ... میدونستین حتماً این که من جلوی جمع دوستام سکس کردم حتماً براتون عجیب و غریب نبود اینقدر. شاید به قول دوست عزیز روانشناس ناشناس، اگه من بتونم یه قدم کوچیک در راه آگاهی سازی بردارم ارزشش از نوشتن خاطره هام بیشتر باشه. 
شاید هم همه اینها به خاطر اینه که من را یه زن هرزه میدونین و خوب توی فرهنگ غنی ما توهین و پایمال کردن یه زن هرزه نه تنها مجازه که بهترین راه برای خالی کردن همه استرس ها و عصبیت های ذهنمونه. یکی از دوستان تو ایمیلش یه مورد را ذکر کرده بود که مسی از خانومی مقدار زیادی پول قرض میکنه و بعد که متوجه میشه اون خانوم تن فروشی میکنه با هتاکی پولش را بالا میکشه.  
به هر حال همه شمایی که کامنت های دوستانه و غیر دوستانه گذاشتید هنوزهم هربار که بیاید اینجا سر بزنید بهتون خوش آمد میگم. و شما دخترهای خوشکل دانشجو من هنوز هم به وبلاگتون سر میزنم و قلمتون را دوست دارم. هرچند شما کامنت های رکیک زیر پست های من بگذارید.  

۱۵ نظر:

  1. شاید مشکل اصلی ما اینه که خودمون رو موظف میدونیم که نمره همه ادما رو بدیم و شروع میکنیم به بارم بندی کارهای دیگران .یاد نگرفتیم دیگران حق انتخاب مسیر زندگی دارند .من کاری به تایید یا رد اتفاقاتی که در وبلاگ شما میافته ندارم .اما اطلاعات خوبی میدین و در کل روح زنانگی عریانی که در این وبلاگ هست تحسین بر انگیزه

    پاسخحذف
  2. عزیزان نمیدونم داستان "صانع ژاله" رو میدونید یا نه.تو ویکیپدیا هست.ایشون داشنجوی هنر بود که تو اعتراضات جنبش سبز علیه حکومت فعال بود و تیر خورد و متاسفانه کشته شد.بعد از اون بلافاصله حکومت و اوباشش نعل وارونه زدن و گفتن صانع ژاله اصلا بسیجی بوده و توسط فتنه گران(یعنی مردم معترض به نظام)کشته شده و ایشون را شهید اعلام کردن و به عنوان بسیجی تشییع کردن.ماجراش مفصل هست برید بخونید.
    این پست جدید نویسنده وبلاگ و عنوان دلم شکست و اینا هم مشابه همین داستانه.بنده یکی از کسانی بودم که دروغهای نویسنده رو به چالش کشیدم.حالا ایشون اومده میگه که من دخترم و خودم وبلاگ نویسم و ایشون به من نامه داده و....اصلا همچین چیزی نیست.ابدا.توجه هم دارید که ایشون به اصل ایرادات در خصوص هویتش و اسم جعلی سحر برادران و دکتراش و بقیه اشکالات هیچ جوابی نداره که بده.پست پیش هم عرض کردم،حرفای من هست جواب ایشون هم هست.
    منتها مثل داستان بسیجی کردن صانع ژاله و بازی با احساسات عوام ابله،حالا ایشون اومده با حقه دلم شکست و گریه کردم و اینا و همچنین تقلیل مساله به یک گیس-کشی دخترانه از زیر داستان فرار کنه.آخرشم مرام کش کرده که ملت دیگه کف کنن.نه عزیز،کسی رنگ نمیشه باور کن.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. نمیخواستم دیگه جواب هیچ کامنتی را اینجا بدم. اما این طرز نوشتن شما مجبورم میکنه. عزیزم، وسط این هیر و ویری اون بیچاره را چرا اینجا دخیل کردی؟ این یکی از مشکلات مهم روانی جامعه ما شده که همه چیز را به همه چیز ربط میدیم و دوست داریم هر نتیجه ای از توی دل هر پدیده ای بگیریم. همین میشه که از دل انقلاب جمهوری اسلامی در میاد و از دل انتخابات احمدی نژاد.
      ثانیاً شما از کجای نوشته من برداشت "گیس و گیس کشی دخترونه" کردی؟ چنین برداشتی جز از ذهن بیمار انتظار نمیره.
      و ثالثاً شما که بقیه خواننده های اینجا را "عوام ابله" میدونی اصلاً اینجا جایی نداری. به قول خودت توی وبلاگت "هررری"

      حذف
    2. دیگه جواب ندی بهتره چون با هر جواب بی شخصیتی و دروغزنی خودتو بیشتر نشون میدی.
      کجاس گیس و گیس کشی بود؟؟همونجا که زر زدی من دخترم و تو با من نامه نکاری کردی.
      "عوام ابله"هم تلقی تو از خوانندگانته.چون میای دروغای شاخدار سرهم میکنی.
      همانطور که گفتم من وبلاگ ندارم.ولی حالا که دوستی:هررری دروغگو

      حذف
  3. درود
    افشاي هويت نويسنده اين وبلاگ چه دردي از شما و جامعه ايران دوا مي كند؟ آيا به دنبال پورن استار جديد ايراني ميگرديد؟ انتظار داريد با نويسنده وبلاگ سكس كنيد؟ آيا افشاي دروغهاي نويسنده اين وبلاگ، روشنگري عظيمي محسوب مي شود؟ آيا اگر جامعه ايران آزاد بود مطالب اين وبلاگ براي شماها جنجالي ميشد؟!....
    به عنوان يك روانشناس كه در جامعه ايران زندگي مي كند بايد بگويم كه محروميتهاي جنسي در ايران منجر به ماجراهاي حاشيه هاي عظيمي شده كه يك نمونه كوچك آن را در اين وبلاگ شاهد هستيم. به عنوان نمونه، وجود اين همه راننده تك سرنشين كه بدون هدف خيابانها را طي مي كنند و يا داشتن چندين سيم كارت اعتباري براي افرادي كه شغل و كار مرتبطي با اين سيم كارتها ندارند، نشان دهنده گوشه اي از حاشيه هاي محروميتهاي جنسي در ايران است.
    وقت و ثروت بسياري از ايرانيان براي كاميابي جنسي در داخل و خارج از كشور به هدر مي رود و دچار خسارات جاني و مالي زيادي از بابت همين محروميتهاي جنسي شده ايم. بايد بپذيريم كه همانطور كه آزادي بي حد و حصر جنسي، فساد آور مي باشد، محروميتهاي سكسي هم فسادآور است.
    از اين كه نويسنده اين وبلاگ درخواستهاي بنده را پذيرفت سپاسگزارم.
    با سپاس فراوان
    يك روانشناس ناشناس

    پاسخحذف
  4. اختراع دستگاهی که با یک دکمه زنان را به ارگاسم می‌رساند:
    http://taghato.net/article/5421
    يك روانشناس ناشناس

    پاسخحذف
  5. آلفرد کینزی و شناخت رفتارهای جنسی
    http://www.dw.de/%D8%A2%D9%84%D9%81%D8%B1%D8%AF-%DA%A9%DB%8C%D9%86%D8%B2%DB%8C-%D9%88-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C/a-17445176?maca=per-rss-per-all-1491-rdf
    يك روانشناس ناشناس

    پاسخحذف
  6. اقدام ایالت ماساچوست برای رفع یک خلاء قانونی "شرم‌آور"
    http://www.dw.de/%D8%A7%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%84%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D8%B3%D8%A7%DA%86%D9%88%D8%B3%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D9%81%D8%B9-%DB%8C%DA%A9-%D8%AE%D9%84%D8%A7%D8%A1-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86%DB%8C-%D8%B4%D8%B1%D9%85%D8%A2%D9%88%D8%B1/a-17484204?maca=per-rss-per-all-1491-rdf
    يك روانشناس ناشناس

    پاسخحذف
  7. کسی نگفته هویت ایشون فاش بشه دردی از کسی دوا میشه. اما یه مسئله هست و اونم اینه که این خود ایشون هست که اصرار داره خانم دکتر سحر برادران هست و اصرار جدی هم داره. نویسنده ی عزیز ما با سوینگ کاپل ها بیگانه نیستیم و در جلقگاه هم بزرگ نشدیم که شما الهه ی سوژه جلقمون باشی. شمایی که به قول خودت بی ابا هویتت رو اعلام کردی و خیلی پافشاری هم میکنی در این مورد چرا جوابی در این مورد نمیدی؟ بحث الان نه سر متدهای تن سپاری شما هست نه اجابت عجز و لابه های ما برای همخوابگی با حضرتعالی. در ضمن "خب اگه فک میکنی دروغ میگم نیا اینجا" راه در روی خوبی نیست. دکتر پروپوزالت رو آپ کنیم انشاءالله باهاش بریم عرش الهی :))))))

    پاسخحذف
  8. به نظر من ایشون میتونه هر چیزی رو توی وبلاگش بنویسه و از شما هم نخواسته که خواهش میکنم هویت من رو شناسایی کنید . شما ها به نظر من یه مشت آدموسواسی هستید که تو منطقتون همه یا باید با عقایدتون سازگار باشن و یا باید به عنوان یه آدم مشکل دار حذف بشن . شما مثل آدمی میمونید که با خودشون میگن من تا مکانیک نخونم و پی به کارکرد اجزای ماشین نبرم و روابط فیزیکی ماشین با محیط رو درک نکنم هرگز سوار ماشین نمیشم. حالا سحر خانوم هم شده همون ماشینه که باید هویت زنانه . مدرک. پدر بزرگ و اجدادش رو جلوی چشمش بیارید که بگید ما خیلی حالیمونه. پرفسوریم؟ البته تو ایران ما بیش از 110 میلیون آدم عین شما داریم که مرده انگشت کردن تو سوراخ همه چیزن اما خبر ندارن که کلا خودشونو به باد دادن. همه چیزشون ترماله بعد لکه نجاست رو از 10 کیلومتری تشخیص میدن. برید خودتونو درست کنید. اصلا اگه شماها اینقدر استاد اخلاق هستید و دیگران رو متهم به فاحشه بودن میکنید چرا بیشتر عمرتون رو تو این وبلاگ ها و سایت ها میگذرونید.برید بابا شماها نمونه ای از مالیخولیایی هایی هستید که خودشونو قدیس میدونن و دیگران رو ابلیس .

    پاسخحذف
  9. جناب روانشناس عزیز،روز عالی به خیر.
    مشکلات جنسی کشور از ناحیه حکومت ریاکار و اسلام عزیز ایجاد شده.بحثشم مفصله.شما که صاحب نظر و صاحب گفتار هستید چرا به جای عمل کردن در نقش پاورقی خودتان یک وبلاگ ایجاد نمیکنید؟میتونیم اونجا بحث جدی داشته باشیم.اما اگر اصرار دارید زیر علم این نابغه سینه بزنید متاسفانه نمیتونیم گفتمانی با هم داشته باشیم.
    جواب سوال شما رو هم جناب کیارش دادن.

    پاسخحذف
  10. سحر جان بخدا مردم تو این خراب شده ندیدن این چیزا روواسه همینه.بهت که گفتم ما مردم مریض شدیم.یکی از دلایلش نبود سکس صحیحه.یک بار برات نوشتم تو ایران سکس شده دلالی هم واسه مرد هم واسه زن.اصلا جنبه ی احساسی و انسانیشو از دست داده. تو شدی عین یک پرنده که رفتی جنگل و دیدی و حالا می خوای واسه اونی که تو قفس به دنیا اومده تعریفش کنی. بخدا ندیدیم و نداشتیم.بخدا شدیم مثل یه مشت حیوون که فقط می خوایم ابمونو خالی کنیم .سحر جان مثلا من یک بدنسازم که حرفه ای کار میکنم و هم بدن خیلی خوبی دارم و هم به عنوان یک مرد 22 ساله بسیار شیک و تمیز میگردم ولی تا حالا یک سکس نرمال نداشتم همون چنتاش هم با روسپی ها بوده. و این که میگن تو دوروغ میگی واسه اینه که متاسفانه تا حالا زن سالم و نرمال که مرد دوس داشته باشه ندیدن واسه همینه تا تو رو میبینن فکر میکنن یارو دوروغ میگه. بابا دربه درا هرچی دیدن زنا و دخترای پول پرستو دلال مسلک بوده.امیدوام موفق و پیروز باشی همیشه و همیشه

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مرد ۲۲ ساله ی شیک تمیزپوش بدنساز حرفه ای کار کن با روسپی خواب: چرا به خانم دکتر برادران ما توهین میکنی؟ ما فقط معتقدیم ایشون دروغ گو هست اونم نه در مورد سکس بلکه در مورد توضیحاتی که تو کامنتای دیگه داده شده. چرا ایشون رو متهم به وحشی بودن میکنین؟ ایشون توی جنگل نیستند توی منچستر هستند.

      حذف
  11. درود
    جناب فرزاد، من خودم وبلاگ دارم و نويسنده كتابهاي روانشناسي هم هستم و مي توانم در زمينه مسائل جنسي هم مطالبي منتشر نمايم. همچنين اصراري ندارم كه حتماً با نويسنده اين وبلاگ همكاري داشته باشم. اما مشكل من آنجايي است كه مطالب درست و واقعي در زمينه روانشناسي به زبان فارسي در اينترنت و در ايران وجود ندارد و انبوهي از مطالب خرافاتي كه در واقع "روانخرابي" هستند در اينترنت و جامعه ايران منتشر مي شوند و تلاشهاي اندك من در مقابل كوه عظيمي از خرافات رشته روانشناسي جواب نمي دهد. در اين ميان روانشناسان تاريك انديش خرافاتي با مشاوره ابلهانه خود نه تنها گره اي از مشكلات مراجعان نگشوده اند بلكه بار سنگينتري را بر روي دوش مراجعان گذاشتند و افراد انگشت شماري كه در اين رشته مهارت دارند صرفاً توانسته اند گند همكاران تاريك انديش خود را پاك كنند. به اعتقاد بنده نويسنده اين وبلاگ آمادگي اين را دارد كه با اندكي راهنمايي يكي از موفقترين روانشناسان ايراني شود و هدف من هم تربيت يك نسل از روانشناسان آزاد انديش ايراني است. واقعيت اين است كه اگر من تا آخر عمرم مشاوره بدهم نمي توانم مشكلات رواني جامعه را برطرف كنم. زيرا من فقط يك نفر هستم و امكانات و وقت محدودي دارم براي همين به دنبال روانشناسان مستعدي ميگردم كه بتوانم تجربيات و مهارتهاي خودم را به آنها منتقل كنم و به طور اتفاقي اين وبلاگ را پيدا كردم. اگر نويسنده اين وبلاگ استعداد خودش را نشان بدهد حتماً با ايشان همكاري خواهم كرد و در غير اين صورت، ارتباطم را با ايشان قطع خواهم كرد. هيچ تعصبي بر روي نويسنده اين وبلاگ ندارم و اميدوارم در انتخاب ايشان اشتباه نكرده باشم.
    در پايان عرايضم نقل قولي از نوشته هاي خودم مي كنم:
    كتاب "چه كسي پنير مرا جا به جا كرد" كتابي استثنايي نيست كه در آن، از پنير و موش و آدم كوچولوها سخن به ميان مي آيد. صدها كتاب علمي و عامه پسند روانشناسي در ايران وجود دارد كه تنها يكي از آنها براي مسموم كردن و تباه كردن افكار ملتي كافيست.
    با سپاس فراوان
    يك روانشناس ناشناس

    پاسخحذف

مرسی از این که وقت میذاری و کامنت میذاری. سحر