بالاخره یه کم گرما

چند روزیه به اتفاق چند نفر از دوستها و همکارام اومدیم یه جزیره کوچولو تو جنوب اروپا برای تفریح. هوا خوبه و روزها گرمای هوا حدود 20 درجه ای میشه. گرچه خیلی هوای گرمی محسوب نمیشه، اما در مقایسه با هوای یخ منچستر خیلی عالیه. اینقدر خوبه که میشه ساحل رفت و تنی به آب زد. خلاصه که جاتون خالی خوش میگذره. 
پریشب هم که باز ناپرهیزی کردم و رفتم یکی از این کلاب های swinging که خیلی هم حال داد. این جور کلاب هاهمونطور که احتمالاً میدونین برای کسایی درست شده که میخوان سکس دسته جمعی داشته باشند. اکثر کسایی که به کلاب های swinging میان زوجهایی هستن که که میخوان با دیگران هم سکس داشته باشن. البته افراد مجرد هم زیاد میان. گرچه خانوم های مجرد معمولاً همیشه میتونن برن و ورودیشون هم خیلی وقتها مجانیه، اما آقایون مجرد فقط یه روزهای خاصی اجلزه دارن که برن (بسته به سیاست هر کلاب) و ورودشون هم معمولاً گرونه. به هر حال باز هم جاتون خالی یه شب به یاد موندنی اونجا داشتم. تا تونستم مشروب خوردم و تا تونستم سکس کردم. اینقدر که فرداش تا موقع ناهار خواب بودم.
خوشحالم که از منچستر سرد و یخ بندون یه کم دورم فعلاً. اینجا هم هوا گرمه و هم آدمها ;)

۴ نظر:

  1. سلام قشنگم.مهتابم سی و یکساله.خواستم برای تو ای-میل کنم گفتم همینجا بنویسم.دیشب با یه پسر نوزده ساله خوابیدم.اسمش منوچهر بود.یه کمی سیاه سوخته بود اما بدن قوی و ورزیده ای داشت.میگفت و معلوم بود که با دخترای همسن و سال عشقبازی کرده بود.عزیزم سکس باهاش محشر بود.منم خودمو زیرش لوس میکردم میگفتم منو با دخترای هیجده بیست ساله مقایسه کن.میگفت پستونات و بدنت جاافتاده تر و باحاله.همش هیجان بود.لخت کشیدمش رو خودم اومد رو پستونام.اینقدر خوب میخورد که ده دقیقه ای شد و من لذت میبردم.پستونام حساسه و دوست دارم مرد باهاشون بازی کنه.بش گفتم و سریع گرفت.سحر جون،شور جوونیش و تلاشش در ارضای من عالی بود.با اینکه من لخت زیرش و در اختیارش بودم هنوز منو باهام با فعل جمع و محترمانه حرف میزد مثلا میگفت کستون،سینه هاتون،...پسر دغ و قوی و خوبی بود.از خود بیخود بودم حتی اگه کون میخاست که تا حالا ندادن شاید وسوسه میشدم.وقتی دونست رو پستون حساسم حتی موقع تلمبه هم پستونامو میگرفت یا میمکید.کیرش معمولی قابل قبول بود ولی این از لذت سکس کم نمیکرد.وقتی به اوج رسید و رو شکمم خالی شد شاید کمتر از چهل ثانیه بعد دوباره مثل یک کیر تازه نفس تلمبه رو شروع کرد که دیگه من ارگاسم شدم و اونم ایندفعه تو کسم خالی کرد.این تیپ پسر رو از دست نده سحرم.شعورش خیلی بالا بود.من ازش خواستم شبو تو بغلم بمونه ولی گفت شاید بخواین تنها باشین و منو به چشم یه سرویس دهنده ببینین من هر وقت بخواین در خدمتم به یادم باشین.نمیشد باور کرد پسری که تو کست خالی کرده بعدش باهات انقدر زیبا و گرم صحبت کنه.شاد باشی سحرم و سرشار از سر-شکوفه های عشق و سکس

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام مهتاب عزیزم. خوشحالم که بهت خوش گذشته. و امیدوارم این خوشی همیشه ادامه پیدا کنه.
      مهتاب جان تو توی فیسبوک من هستی؟

      حذف
    2. مرسی سحر جون.نه من خیلی رو فیسبوک فعال نیستم عزیزم.اینجا یکیو دیدم که وبلاگش شبیه این خاطره سکسی من هست:
      http://cuteteenboysinboxers.tumblr.com
      البته اینو بگم که معتقدم باید سبکای مختلف رو امتحان کرد و این برای من فقط یه مدلشه.
      بیشتر بنویس عزیزم.

      حذف

مرسی از این که وقت میذاری و کامنت میذاری. سحر