نامه یک خواننده وبلاگ

دوستان، این هفته یکی از خواننده های وبلاگ به من ایمیلی زده بود که من ترجیح دادم بدون هیچ تغییری اینجا بذارمش و از همه بخوام راجع بهش بحث کنن. چون فکر میکنم احتمالاً مشکل خیلی های دیگه هم هست. من خودم هم توی بحث ها شرکت میکنم و اگه دیدم مورد توجهه حتی یه پست جداگونه هم راجع بهش مینویسم. 
این هم متن نوشته دوست عزیزمون که من اطلاعات شخصیش را از توش حذف کردم:


سلام سحر جان.

ممنون که به درخواستم برای دادن ایمیلت در وبلاگت جواب مثبت دادی.
همونطور که گفتم من از لحاظ جنسی‌ بسیار تحتِ فشار هستم. در <...> زندگی‌ می‌کنم و زن هم دارم.
اگر روزی ۳-۴ بار هم سکس داشته باشم باز هم با دیدن یک زن دیگه دست و دلم می‌لرزه. به شکل عجیب و غریب به زنهای شوهر دار متمایل هستم. حتی زنهای صمیمی‌‌ ترین دوستانم. (این مسئله اذیتم میکنه که احساه نارفیقی بهم دست میده!!)
اما تا حالا با هیچ زن شوهر داری سکس نداشتم و نمیدونم آیا این کارم درست هست یا نه (بهم کمک کن در این مورد)
از دوره نوجوونی تا حالا که <...> سالم هستش همیشه مورد توجه دختر‌ها بودم. چهره نسبتا خوبی‌ دارم و در موقع حرف زدن هم بسیار شوخ مزاج هستم و شوخی‌‌های سکسی‌ هم زیاد می‌کنم.
اهل سکس با فاحشه هم نیستم چون هم احساس توالت عمومی‌ بهم دست میده و هم از مریضی و این حرفا میترسم. اونقدر بهم فشار اومده که رفتم از سکس شاپ از این آلت‌های مصنوعی زنانه گرفتم (کس مصنوعی) و باهاش خودم رو ارضا می‌کنم. اما میل جنسی‌ من نمیخوابه که نمی‌خوابه. با زنم به شدت اختلاف دارم و فقط به خاطر بچه ام باهاش موندم. چون بچه‌ام به شدت به جفتمون احتیاج داره.
توی ایران که بودم قبل از ازدواج ۲-۳ بار سکس داشتم و فیدبک هایی که گرفتم این بود که من آلت بسیار بزرگ و کلفتی‌ دارم. (حدود ۲۰ سانت) زنهای که باهاشون بودم خیلی‌ باهام حال میکردند اما زنم به سکس هیچ علاقه‌ای نداره. من فکر می‌کنم شاید آلت من براش بزرگ هست و دردش میاد. اما من همیشه آماده ‌اش می‌کنم وبدون اغراق شاید 80 درصد مواقع ارگاسم میشه اما باز دفعه بعد تمایل نشون نمیده و من از التماس برای سکس بیزار هستم. خیلی‌ دلم میخواد یه دوس دختر داشته باشم تا باهاش سکس بکنم اما با شرایط من سخت هست.
چند تا از زنهای شوهر دار دور و برم هم به محض دیدن تمایل از جانب من باهام ارتباط برقرار کردند و دور از چشم شوهراشون بهم تلفن میزنن و حرفهای نسبتا تحریک کننده زدند اما من تا الان خودم رو نتونستم به سکس با اونها راضی‌ کنم و اگر میخواستم می‌تونستم دونه دونشون رو بد بکنم. اگر چه در خلوت خودم به یادشون هستم!!!!
خلاصه گیر کردم بین میل جنسی‌ وحشتناک خودم - تمایل به سکس با زنهای شوهر دار - زن سرد و بی‌ روح خودم ...
من دارم تو خارج از کشور زندگی‌ می‌کنم و همزمان دارم <...> میخونم. سرم بسیار شلوغ هست اما این مسئله ولم نمیکنه. دائماً حشری هستم.
بهم کمک کن سحر جان.. باور کن تمام حرفهائی که بهت زدم عین واقعیت بود و احساس می‌کنم تو میتونی‌ به خاطر صراحت لهجه ا‌ت بهم کمک کنی‌ تا بتونم از زندگی‌ جنسی ام راضی‌ باشم.

۴ نظر:

  1. من فکر می کنم این خواننده وبلاگ بیش از حد روی میل جنسی خودش تمرکز کرده.

    پاسخحذف
  2. شرایط سختیه. اگه من به جای این دوستمون بودم به هیچ عنوان طرف زنهای آشنا نمیرفتم بلکه یک رابطه مناسب با زن غریبه ای ایجاد میکردم که بتونه کاملاً ارضام کنه.

    پاسخحذف
  3. به نظر من میتونه با هر زنی که خود زن می خواد سکس داشته باشه. من خودم زن هستم و شوهر هم دارم. شوهرم رو هم از لحاظ سکس راضی نگه می دارم. و او هم من رو راضی نگه داشته.

    اگر روزی نتونه برای مدت زیاد من رو راضی کنه حق خودم می دونم که خودم برای خودم تصمیم بگیرم

    پاسخحذف

مرسی از این که وقت میذاری و کامنت میذاری. سحر